ابوالبشر که هستی ورای آدمیزاد
رسان درود ما بر خدای آدمیزاد
بگو قسم به لطف و قسم به مهربانی
بگشا کمی بغل هم برای آدمیزاد
روزی ما چنان ده کاندر پی اش نباشیم
محتاج و در به در ما در پای آدمیزاد
این امتحان تلخ دنیای زهرمارت
برخورده بر تریج قبای آدمیزاد
منصف تر از تو هستم وای العیاذ و بالله
اگر که بنده باشم خدای آدمیزاد
این نا عدالتی ها باعث به کفر گشته
بگذار پس کمی هم خود جای آدمیزاد
پایان بده هر آن را زخم از زمانه خورده
اصلا ضرورتی نیست دنیای آدمیزاد
زیبنده هست انسان، در رخت آدمیزاد
ننویس شنتیا در انشای آدمیزاد
مجتبی حیدری(شنتیا)