خواندن شعر و غزل روی زبان من و تو
شاهد وجه تشابه است میان من و تو
بیت بیت غزلم را که شما می خوانی
می شود بوسه ی شیرین دهان من و تو
تو همان قلب قشنگی و من آن سینه تنگ
که یکی هست در اینجا ضربان من و تو
از منی که نبدم دور ز تو دور مشو
که به واللهِ همین بوده زیان من و تو
ما که خوشبخت ترین زوج زمینیم و زمان
چه غم ار کوچک و تنگست جهان من و تو
شنتیا را به جز از این نبود خواسته ایی
کنج آغوش شما هست جنان من و تو
مجتبی حیدری(شنتیا)